معیارهای اشتباه در انتخاب همسر شامل چه مواردی میباشد؟

معیارهای اشتباه در انتخاب همسر از مباحثی است که باید قبل از ازدواج از آن آگاهی کامل بدست بیاورید. انتخاب همسر یکی از مهمترین انتخابهای زندگی است، پس یک اشتباه کوچک در این انتخاب میتواند تمام آرزوهای ما را خراب کند و حسرت رسیدن به آنها را در دل باقی بگذارد. بسیاری از افراد هنگامی که حس میکنند توانستهاند بهترین تصمیم را برای ازدواج بگیرند، دچار خطا و اشتباه میشوند و در حقیقت با معیارهای اشتباه در انتخاب همسر بزرگترین خطای زندگیشان را مرتکب میشوند.
در حقیقت برخی معیارهای اشتباه در انتخاب همسر مربوط به تلههایی است که برای انتخاب، سر راه ما پهن میشوند و ما بیخبر از آنها و به تصور انتخاب درست در دام آنها گیر میکنیم.
عشق بیاندازه

درسـت است که عشق از لوازم اصلی ازدواج است، اما کافی نیست. بسیاری از عشقها روزی به نفرت تبدیل خواهند شد زیرا افراد، تحت تأثیر هیجانات و احساسات هستند و در این شرایط چشم و گوش و عقل و منطق خوب کار نمیکنند. این وضعیت بسیار بحرانی است زیرا مغز در این حالت بهطور درست کار نمیکند و چشم عیبهای معشوق را نمیبیند و گوش از شنیدن حرفهای منطقی و عقلانی دیگران ناشنوا میشود. در حقیقت همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده میشود. اما حقیقت این است که دیر یا زود این هیجانات آتشین فروکش میکند و ممکن است این فروکش شدن آنقدر دیر اتفاق بیفتد که دیگر کار از کار گذشته باشد.
انتخاب دلی یا عقلی
سؤالی که در اینجا مطرح میشود، این است که پس اگر اینگونه است و عشق ناشی از هیجانات است، پس آیا نباید به عشق در انتخاب توجه داشت و آیا باید آن را از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر به شمار آورد؟ پاسخ این است که در انتخاب همسر، عقل باید حرف اول را بزند و در نهایت قلب امضاء کند. بعد از آنکه معیارهای مهم را شناختید و از مشاور استفاده کردید، در نهایت باید به قلب خود رجوع کنید و از خود بپرسید که آیا فرد مورد نظر را میپسندید یا خیر؟
چرا در انتهای کار به قلب مراجعه نمود؟
زیرا اگر در همان ابتدا قلب گرایش پیدا کند، عقل و منطق به خوبی کار نخواهند کرد و عيوب و مشکلات فرد به چشم نمیآیند و فرد دیگر آنها را نمیبیند یا اینکه اگر هم ببیند توجهی نمیکند. ولی عقل هم به تنهایی کافی نیست، بلکه قلب هم از اهمیت ویژهای برخوردار است. منظور از اینکه قلب بپسندد آن نیست که فرد شیفته، عاشق و دیوانهی طرق مقابل خود شود، بلکه منظور فقط پسندیدن است. در حقیقت علف باید به دهن بزی شیرین بیاید.
احساساتی که با عشق اشتباه گرفته میشوند
برخی احساسات هستند که با عشق اشتباه گرفته میشوند، یعنی حسی شبیه به عشق دارد اما خیلی دور از آن هستند. عشق واقعی یک شبه اتفاق نمیافتد و نیاز به زمان و شناخت دارد. ۳ نوع از چنین حسهایی که با عشق اشتباه گرفته میشوند و میتوانند در زمرهی معیارهای اشتباه در انتخاب همسر به شمار آیند را در ادامه مرور میکنیم:
۱/شهوت از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر

حسی است که معمولاً با عشق در نگاه اول اشتباه گرفته میشود. به دلیل آنکه جاذبهی این حس بسیار زیاد است با عشق اشتباه گرفته میشود. در حقیقت شهوت یک حس شديد و ناگهانی جذب شدن به سمت کسی است که او را به خوبی نمیشناسید. شهوت احساسی شاد است که با شور و جاذبه همراه است. گرایشی که با شهوت در فرد ایجاد میشود، این حس را منتقل میکند که عاشق شده است و این حس کاملاً واقعی به نظر میرسد، اما در حقیقت مبنـایـی خیـالی دارد و بایسـتی آن را از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر بدانیم.
بسیاری از افراد با اینکه برای هم کاملاً غریبه هستند، در دام شهوت میافتند. شهوت به معنی گرفتاری بسیار شدید جاذبهی فیزیکی به شخص مورد نظر به نحوی است که تمام مدت فرد به او فکر میکند و نمیتواند از او دور شود.
احتمالاً بسیاری از شما این حس را تجربه کرده باشید (عطش بسیار شدید نسبت به شخص مورد نظر) اگر در این مورد کمتجربه باشید احتمال زیادی وجود دارد که عشق را با شهوت اشتباه بگیرید.
تفاوت عشق با شهوت
برای اینکه عاشق کسی باشید باید او را خوب بشناسید.
شهوت در مراحل اولیهی یک رابطه اتفاق میافتد که هنوز شناختی از فرد مورد نظر وجود ندارد. شهوت بر مبنای خیال است نه واقعیت. واقعیت و خیال با هم یک جا جمع نمیشوند.
عاشق شدن نیازمند «زمان» است و زمان لازم برای «شناخت بیشتر» است که عشق را به وجود میآورد. عشق نمیتواند فقط بر مبنای جذابیت فیزیکی باشد. البته درست است که جذابیت فیزیکی یکی از فاکتورهای مهم هر رابطه عاشقانه است، اما عاشقی فقط به آن محدود نمیشود و به تنهایی جزئی از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است.
چنانچه در رابطهای به شدت جذب جسم و فیزیک فرد مورد نظر هستید، بهطوری که هوش و حواس شما را برده، پس احتمالاً این رابطه بر مبنای شهوت است و شهوت با عشق واقعی تفاوت دارد.
۲/علاقهی وسواسی از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر
از دیگر معیارهای اشتباه در انتخاب همسر ، علاقهای وسواسی شبیه به شهوت، ولی از آن گمراهکنندهتر و مخربتر است. وقتی افراد کمکم با هم آشنا میشوند، شهوت محو شده و از بین میرود، ولی علاقهی وسواسی همچنان پابرجا باقی میماند.

دلیلی که علاقهی وسواسی با عشق اشتباه گرفته میشود، آن است که افراد معمولاً احساسات خود را تحلیل منطقی میکنند. مثلاً آنها گمان میکنند که چون آن فرد مدام در ذهنشان حضور دارد و یک لحظه از فکر کردن به او خلاص نمیشوند، پس حتماً عاشق شدهاند. نکتـهی جالب در علاقهی وسواسی این است که هر چه تلاش و زمان بیشتری را صرف یک علاقهی وسواسی ناسالم کنید، این علاقه مدام بیشتر خواهد شد.
افرادی که به این حس گرفتار میشوند، معمولاً تا جایی پیش میروند که دیگر خودشان را فراموش میکنند، تا حدی که هویت خود را از دست میدهند و در چنین وضعیتی فرد بیشتر به شـخص مقـابل وابسـته میشـود تا جـایی کـه خود را نابـود مـیکند. ممــکن اسـت عشـق یکطرفه هم به عــلاقهی وسواسی تخریبکننده تبدیل شود. هنگامی که شخص گمان میکند در رابطهای است که وجود خارجی ندارد یا اینکه یک فرد انرژی بیشتری را نسبت به دیگری در رابطه صرف میکند، پایه و اساس علاقهی وسواسی شکل میگیرد.
علائم علاقهی وسواسی
اگر همیشه سعی میکنید طرفتان را خشنود کنید، در حالی که او مثل شما رفتار نمیکند و یا خودتان را گم کردهاید، یا همه تصمیمات زندگیتان را براساس احساسات و نیازهای آن فرد میگیرید، احتمالاً گرفتار علاقهی وسواسی شدهاید. عشق واقعی باعث رشد و پیشرفت افراد میشود در عشق واقعی هر دو طرف به پیشرفت و رشد یکدیگر کمک میکنند ولی علاقهی وسواسی تضعیفکننده است. پس درگیر این حس که از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است نیز نشوید.
۳/روابط جایگزینی از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر
این نوع رابطه که باز هم از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است، در حقیقت رابطهای است که خیلی زود بعد از تمام شدن یک رابطهی دیگر شروع میشود. در حقیقت افراد پس از آنکه رابطهی عاطفیشان شکست میخورد، برای رهایی از تنهایی بلافاصله سراغ رابطهی جدید میروند و از آنجا که نوع رابطهها نیز حسی شبیه به عشق دارند، با عشق اشتباه گرفته میشوند. افرادی که عشق را تجربه میکنند، دوست دارد عاشق باشند.
آنان خود را متقاعد میکنند که عاشق هستند و میخواهند امنیت رابطهی قبلی را در رابطهی جدید به دست آورند. در حقیقت چون به امنیت در رابطه عادت کرده بودند، میخواهند دوباره آن حس را به دست آورند، در حالی که واقعاً چنین نیست و راحتی و امنیت رابطهی قبل را از دست دادهاند.
وقتی رابطهی قبلی مدام جلوی پیشرفت رابطهی جدید را میگیرد، به این معنی است که فرد بهطور کامل رابطهی قبلی را تمام نکرده و این موضوع هنوز برای شخص و در ذهن او قابل برگشت است. هنوز هم سعی میکند مسائل و مشکلات رابطهی قبلی را حل کند. این نوع رابطهها که برای جایگزینی رابطهی قبلی شکستخورده ایجاد میشوند، حسی شبیه به عشــق دارند اما هنوز تحـت تأثیر احسـاسات ناراحتکننـدهی رابطهی قبـلی هستند و قبول شخص به عنوان همسـر از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است.
ملاک های ظاهری غلط در ازدواج
ملاکهای ظاهری غلط در ازدواج آن دسته از ملاکهایی هسـتند که بدون تفـکر و تنها از روی ظاهر باعث میشوند تا انتخابهایمان را انجام دهیم. انتخاب همسر از مهمترین انتخابهای زندگی است و باید آگاه بود تا این انتخاب به اشتباه تنها با در نظر گرفتن ملاکهای ظاهری غلط صورت نگیرد. در این مطلب به مهمترین نکتهها در ارتباط با ملاکهای ظاهری غلط در ازدواج میپردازیم.
زیبایی از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر

بدون شک زیبایی برای همگان جذاب و دوستداشتنی است، خدا هم زیباست و زیباییها را دوست دارد. هیچ کس از زیبایی گریزان نیست. اما برای بعضی افراد زیباییخواهی تا حدی است، که برای رسیدن به آن دست به کارهای ریسکپذیر، از جمله جراحیهای پرهزینه و خطرناک، میزنند. مدلهای مختلف مو و آرایشهای متنوع را امتحان میکنند، به باشگاههای بدنسازی میروند، آرایشگاههای نامتعارف را انتخاب میکنند و شاید افرادی باشند که بیشـتر درآمـد خود را صــرف زیباسـازی میکننـد. اما آیا زیبایی در ازدواج ملاکی قطعی و قدرتمند است و یا از ملاکهای ظاهری غلط؟ زیبایی در انتخاب همسر میتواند در حد معقول و منطقی جزو یکی از ملاکها باشد، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب، بیش از حد پررنگ باشد، دردسرها آغاز میشوند.
چرا زیبایی محض از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است؟
بسیاری از افرادی که برای طلاق به دادگاهها مراجعه میکنند و یا از زندگی خود ناراضی هستند، برای ازدواج بیش از هر چیز به مسألهی زیبایی اهمیت دادهاند. مثلاً وقتی از دختر خانمی میپرسیم ملاک شما برای انتخاب همسر چیست؟ میگوید زیبا باشد! هر چه بود اشکال ندارد!!! یا برعکس وقتی از آقا پسری این سؤال پرسیده میشود، میگوید: زیبا باشدا بقیه چیزهایش درست میشود!! این معیار بهطور حتم معیار معتبری برای انتخاب همسر نیست، مگر اینکه فرد واقعاً بخواهد تمام معیارهای دیگر را فدای زیبایی کند!
قبل از انتخاب همسر باید ملاکهایتان را اولویتبندی کنید. با اینکه زیبایی از اهمیت زیادی برخوردار است، اما باید به دقت به این مسأله فکر کرد که چه چیزهایی هست که برایتان نسبت به زیبایی از اهمیت بیشتری برخوردار است؟ حاضرید چه معیارهایی را برای زیبایی فدا کنید و بالعکس کدام معیارها وجود دارند که به هیچ وجه حاضر نیستید از آنها بگذرید؟! زیبایی امری نسبی است و قیافهی ظاهر زوجین بعد از مدتی برای یکدیگر شکل عادی به خود میگیرد.
باید از خود این سؤال را بپرسید که اگر این فرد این همه زیبا نبود، باز هم او را انسان خوبی میدانستید؟ اگر بله، پس میتوانید برای انتخاب ازدواج روی آن شخص فکر کنید.
درست است که زیبایی اهمیت زیادی دارد، ولی این نکته را باید در نظر داشت که ویژگیهای منفی شخصیتی، اگر در فردی که دارای زیباییهای فوقالعادهای هم هست، وجود داشته باشد، به زودی باعث خستگی و دلزدگی شریک زندگیاش میشود، به حدی که زیبایی فرد، دیگر به چشمش نمیآید.
تناسب زیبایی ظاهری بین زوجین لازم است
دلیل دیگر که ثابت میکند در نظر گرفتن زیبایی صرف از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است، این است که چنانچه شما و فرد زیبایی که به عنوان همسر انتخاب کردهاید، تقریباً در یک سطح نباشید، این امکان وجود دارد که همین مسأله خود منشأ اختلاف شود و به عنوان مثال نگاههای سنگین دیگران نسبت به همسرتان، شما را آزرده کند. همچنین ممکن است فرد زیبا مدام زیباییش را به رخ شما بکشد و حتی گاهی عنوان کند که لیاقتش بیشتر از اینها ست یا اینکه در اثر غرور کاذب، خود را بسیار بالاتر از شما بداند و بعد از ازدواج بنای ناسازگاری گذاشته و حس کند زیبایی و جوانیاش در زندگی با شما پایمال خواهد شد.
بنابراین بهتر است دختر و پسر از نظر زیبایی اختلاف فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. بنابراین در صورتیکه بخواهید صرفاً به خاطر زیبایی فردی، او را به همسری برگزینید و عوامل دیگر را نادیده بگیرید، ممکن است در تلهی معیارهای اشتباه در انتخاب همسر گیر بیفتید.
مانکن و مدلخواهی

یکی از مباحث دیگر در بحث ملاکهای ظاهری غلط در ازدواج، این مسأله است که گاهی جوانان یک مدل، مانکن، خواننده یا یک ورزشکار محبوب را در نظر دارند و آن را ملاک ازدواج خود قرار میدهند.
به عنـوان مثـال، یک مرد ممـکن اسـت بانویی هنرپیشه یا خواننـدهی زیبا و کاملی را، که البته شغلش ایجاب میکند به بهترین شکل ممکن در انظار عمومی حاضر شود، به عنوان یک معیار در ازدواج در نظر بگیرد. انتظار او آن است که دختری را برای ازدواج انتخاب کند که بسیار شبیه به آن خواننده یا هنرپیشه باشد. مسلماً این مسأله مشکلات مضاعفی را به همراه خواهد داشت.
به عنوان نمونهای دیگر دختر جوانی که در رسانههای اجتماعی مجذوب رابطههای رمانتیک و عاشقانهی زوجی عاشق میشود که مرد از چهره و اندامی جذاب برخوردار است، با عشق سرشارش مدام معشوقهاش را هیجانزده میکند، به عشق او تمام خطرات را به جان میخرد، برای به دست آوردنش سختیهای زیادی میکشد و در نهایت زندگیای بسیار زیبا و دوستداشتنی برای زن مورد علاقهاش فراهم میکند، ملاک خود برای ازدواج را آن هنرپیشهی مرد جذاب قرار میدهد و انتظار دارد رفتارها و کارهایی را که آن هنرپیشه در مورد معشوقهاش انجام میداده است، همسر او هم در آینده، برایش انجام دهد. پس این دختر ملاک مناسب برای ازدواج را، اندام و چهرهی آن هنرپیشه قرار میدهد.
چرا انتخاب همسر تحت تأثیر تبلیغات رسانهای نادرست است؟
از جمله مشکلاتی که ممکن است برای دختری که به او اشاره کردیم ایجاد شود، این است که چنانچه تا سنین بالا نتواند چنین فردی با آن مشخصات را بیابد، آیا باید تا ابد منتظر بماند و یا دچار افسردگی و مشکل اعتماد به نفس شود؟ بر فرض که او بالاخره توانست مرد رؤیایی خود را بیابد، آیا او هم این دختر را خواهد پسندید؟ آیا این مرد شرایط ازدواج را دارد؟ آیا از نظر شخصیتی و اخلاقی مورد تأیید واقع خواهد شد؟
بهتر است جوانان در این موارد عقل و منطق را به کار گیرند و این موضوع را در نظر داشته باشند که یک مدل یا یک هنرپیشه به دلیل اقتضای شغلی است که مجبور است همیشه در بهترین حالت ظاهری باشد و این دلیل قانعکنندهای نیست که اگر یک هنرپیشه در یک فیلم نقش یک عاشق دلباخته را بازی میکند پس در زندگی واقعی هم همهی مردان باید آنگونه باشند. همچنین یک خانم خواننده که از تمام جوانب، دلفریب و جذاب است نیز به اقتضای شغلش لازم است همواره جذاب و جوان به نظر برسد.
توجه صرف به زیبایی ظاهری چه تبعاتی میتواند به دنبال داشته باشد؟
این در حالی است که برای ازدواج موفق فقط دارا بودن این ملاکها حائز اهمیت نیست، بلکه مسائل مهمتری هست که باید به آنها دقت و توجه شود. ضمناً غالباً این ملاکهای اشتباه در ازدواج میتوانند فرد را به دنیای خیالی سوق داده و آخرالامر ممکن است به افسردگی و دیگر بیماریهای روحی روانی مبتلا نمایند.
همچنین دختر و پسری که به دنبال مدل و مانکن برای ازدواج هستند باید ویژگیهای خودشان را هم در نظر داشته باشند و ملاک خود را در یک کفه ترازو و ویژگیهای خود را هم در طرف دیگر قرار دهند. بهتر است که هر دو تقریباً در یک راستا باشند تا مشکلات و اختلافات بعدی ایجاد نشود.
موقعیت اجتماعی یا ثروت

از جمله دیگر ملاک های اشتباه در ازدواج ملاکی است که به عناوین و موقعیتهای چشمگیر و یا ثروت یک شخص مرتبط میشود . موقعیتهای چشمگیر و پایگاههای خاص اجتماعی به راحتی میتوانند سایر خصوصیات فرد را تحت تأثیر قرار دهند و چشم و گوش و عقل و منطق ما را روی بسیاری از مسائل ببندند. مثلاً جایگاه اجتماعی یک پسر یا دختر یا فرزند یک شخص بسیار مطرح و صاحبنام بودن باعث میشود تا ملاکهای دیگر نادیده گرفته شوند و تنها این ملاک اشتباه در ازدواج بر فرد تاثیر بگذارد.
نحوهی برخورد با مخالفت دیگران در مورد جایگاه اجتماعی
شما میتوانید فردی را که فرزند یک قاضی یا یک تاجر مشهور یا فردی را که دارای یک جایگاه سیاسی مهم است، برای ازدواج انتخاب نکنید، زیرا ملاکهای شما متفاوت است؛ هرچند که ممکن است همه به شما بگویند که شانس بزرگی در زندگی آوردهاید و اگر بگویید آن فرد ملاکهای مورد نظر مرا ندارد و او را انتخاب نکنید، با شماتت و سرزنش اطرافیان مواجه شوید. گاه ممکن است حتی شما را احمق بدانند که به شانسی که به شما رو کرده دست رد میزنید. اما در واقع نباید حرف و انتقاد دیگران باعث شوند که علیرغم میل باطنیتان به ازدواجی که مطابق ملاکهای غلط در ازدواج است و شما از آن آگاهی دارید، تن دهید.
درست است که جایگاه اجتماعی و موقعیتهای چشمگیر برای انتخاب همسر دارای اهمیت است، اما نه اینکه تنها ملاک مهم باشد. تمامی معیارها باید بنا به اولویت سنجیده شوند و سپس تصمیم صحیح گرفته شود، به این شکل که با توجه به نیازهای خود، ملاکهایتان را دستهبندی کرده و به ترتیب آنها را در شخص مورد نظر بررسی کنید. اگر او ملاکهای مهمی را که شما مد نظر دارید داشت، میتوانید وارد مرحلهی شناخت و آشنایی شوید، نه اینکه با مشاهده موقعیت، جایگاه اجتماعی و ثروت وی، بدون در نظر گرفتن مسائل دیگر، انتخاب خود را به سرعت و با ملاکهای غلط در ازدواج انجام دهید.
سخن پایانی در مورد معیارهای اشتباه در انتخاب همسر
همانگونه که گفته شد انتخاب همسر یکی از مهمترین انتخابهایی است که هر فردی که قصد ازدواج دارد، بایستی نسبت به آن حساسیت لازم را به خرج داده و با آگاهی کامل نسبت به چنین امری اقدام نماید. متأسقانه در حال حاضر معیارهای اشتباه در انتخاب همسر و ملاک های غلط در ازدواج به صورت ناخودآگاه باعث نافرجام ماندن اهدافی میشوند که افراد برای دستیابی به آنها ازدواج کردهاند. از همین روی برای پیشگیری از چنین شکستی آگاهی هر چه بیشتر در مورد معیارهای اشتباه در انتخاب همسر میتواند راهکاری یاریده باشد.