مدیریت احساسات و هیجانات در زندگی مشترک

مدیریت احساسات و هیجانات در زندگی مشترک به چه معنا می باشد ؟ بخشی از رفتارهای انسان، توسط احساسات و هیجانات شکل میگیرد. یعنی ما دائما درکنش متقابل از احساسات خود و دیگران هستیم. اگر به گذشته خود نگاهی بیاندازید، بسیاری از دوستیها و روابط اجتماعیتان بر اساس احساسات شکلگرفته است و همینطور تعدادی از روابط هم براثر احساسات منفی که شما یا طرف مقابلتان داشتهاید، از هم گسسته است. حتی بخشی از ریشه و زیربنای ازدواج و تحکیم خانواده نیز در هیجانات و احساسات است. همه این مسائل اهمیت مدیریت احساسات و هیجانات را خاطرنشان میکنند.
مدیریت خشم را جدی بگیرید!
در مبحث مدیریت احساسات و هیجانات ، خشم یکی از اصلیترین هیجانات انسان است که هزاران سال همراه نسل بشر بوده است. خشم درگذشته سبب بقای انسان میشد. چراکه در زمان عصبانیت، فرد قدرت بدنی بالاتری را پیدا مینمود و از این موضوع بهعنوان سلاحی قوی برای حفظ و بقای خود و خانوادهاش از خطرات محیطی، هجوم دشمن، حمله حیوانات و… استفاده میکرد. اگرچه امروزه ما در زندگی شهری و در خانههای نسبتا ایمن زندگی میکنیم و نیاز کمتری به خشم داریم، اما خشم کماکان در وجود ما باقی است. خطرات زندگی امروز بسیار کمتر از دوران اجداد غارنشین ما است. همچنین امروزه منطق و روشهای حل مسئله پیشرفت شایان ذکری نموده است و دیگر نیازی زیاد و یا مداوم به چنین هیجانی نداریم و باید با مدیریت احساسات و هیجانات با آن برخورد کنیم.
برخی از افراد در کنترل و مدیریت خشم مشکلدارند. این افراد بهمحض ناراحتی و یا عصبانیت اقدام به رفتارهای تکانشی میکنند. رفتار تکانشی یعنی حرکتی بدون فکر و منطق که از روی احساسات فوری صورت میگیرد. در بسیاری از مواقع، در صورتی که فرد قادر به مدیریت احساسات و هیجانات خود نباشد، فرد خشمگین، پس از فروکشی خشم، دچار عذاب وجدان و ناراحتی میشود. در برخی از مواقع اقدام به معذرتخواهی و جبران رفتار اشتباه خود میکند و یا به بیانی دیگر سعی میکند از دل طرف مقابل در بیاورد. اما نکته قابل توجه آن است که آسیبی که خشمهای کنترل نشده به روابط زوجین میزند، جدی و قابلتوجه است که نشان از اهمیت مدیریت احساسات و هیجانات می باشد.
هرچند مشکل عصبانیت و خشم به دلایل متعددی بازمیگردد، اما در بسیاری مواقع مشکل را با آموزش مهارتهای زندگی ، با مدیریت احساسات و هیجانات میتوان برطرف کرد. مهارتهای زندگی یک برنامه ده آیتمی است که توسط سازمان بهداشت جهانی۷ جهت بالا بردن مهارتها و تواناییهای افراد پیشنهاد شده است. یکی از بخشهای مهارتهای زندگی، مهارت مدیریت خشم است. در این مهارت، به افراد آموزش داده میشود که توسط شیوههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، خشم خود را مدیریت کنند. تمام مهارت های مدیریت احساسات و هیجانات ، مخصوصا مدیریت خشم نیاز به تمرین و ممارست دارد.
نشانههای خشم خود را بشناسید
برای مدیریت احساسات و هیجانات بهتر باید بدانیم، خشم هرگز فرآیندی ناگهانی نیست. پیش از اینکه خشمگین شوید، نشانههای زیادی در جسم، رفتار و احساسات شما شکل میگیرد. میتوانید با شناسایی این علائم از راه افتادن بهمن خشم جلوگیری کنید. نشانههای خشم برای هر شخصی متفاوت است اما بهطور کلی ممکن است مشتهایتان گرهکرده شود. صورتتان قرمز شود. افزایش گردش خون را در بدنتان احساس کنید. صدایتان بلندتر میشود و… سعی کنید این علائم را شناسایی نموده و پیش از آنکه دچار خشم غیرقابلکنترل شوید، از آن پیشگیری کنید.
موقعیتهایی که در آنها خشمگین میشوید را شناسایی کنید
شکی نیست که در تمام مدت ۲۴ ساعت شبانهروز خشمگین نیستید. در مدیریت احساسات و هیجانات این مورد را بدانید، درواقع تنها در موقعیتهای خاصی، در مورد افراد خاصی و یا در شرایط خاصی عصبانی میشوید. ممکن است عصبانیت شما یک نوع ارتباط درونی با آن شخص یا آن موقعیت داشته باشد. درواقع این نکته بسیار مهم است که از پیش بدانید در ارتباط با چه اشخاصی و در چه موقعیتهایی بیشتر باید احتیاط کنید. برای نمونه خانمها در دوران قاعدگی بیشتر و شدیدتر عصبانی میشوند و مردان در زمانهایی که بیش از حد خسته یا بیخواب هستند، سریعتر از کوره در میروند. پس بهتر است با شناسایی این مواقع و یا افراد، با مدیریت احساسات و هیجانات ، احتمال بروز خشم را به حداقل برسانید. این یک پیشگیری و مهارت ارتباطی است.
باورهایی که خشمگینتان میکند را شناسایی کنید
برخی از افراد باورهای غیرمنطقی و غلطی در مورد خشم دارند. برای نمونه فکر میکنند که کارها را باید با داد و فریاد پیش برد. اگر فریاد نزنی کارت را راه نمیاندازند. مردانگی به عصبانیت است. اگر میخواهیم دیگران از ما حساب ببرند باید عصبانی باشیم و… . بهتر است برای مدیریت احساسات و هیجانات ، باورهای خود را با کمک یک متخصص بررسی کنید. گاهی ممکن است خشمهای پیدرپی یا شدید، ناشی از باورهای نادرست درونی باشد. درواقع وقتی در یک موقعیت قرار میگیریم، با توجه به برداشت خودمان از محیط، تعدادی از باورهای ما افکارمان را شکل میدهد و افکار تبدیل به رفتار و کنش بیرونی میشود.
فشارهای مضاعف را تخلیه کنید
هرچند در سختی و تحت فشار بودن دلیل مناسبی برای عصبانیت نیست، اما بین اضطرابهایی که با خود حمل میکنیم و عصبانیت رابطه وجود دارد. برخی مواقع، برای کاهش عصبانیت نه به سراغ هیجان خشم بلکه باید به سراغ سبک زندگی افراد رفت. اینکه به میزان زیادی سرخود را شلوغ میکنید، کارهای عقبمانده زیادی دارید، در روابط عاشقانه خود سردرگم هستید و… همگی احتمال بروز خشم را در شما افزایش میدهند. درواقع وقتی در مدیریت زندگی خود مشکلاتی داشته و در حال تحمل فشار زیادی باشید، طبیعی است که بیشتر از کوره در بروید. در چنین شرایطی باید سبک زندگی را تغییر داد یا فشارهای مضاعف را تخلیه کرد تا در مدیریت احساسات و هیجانات بهتر عمل کرد.
این نکته بسیار مهم را در نظر داشته باشید که اگر فرزند دارید، در هیچ شرایطی مجاز به انتقال خشم ( مانند برخورد فیزیکی، ضرب و شتم، فحش و ناسزا، چشم غره و … ) نیستید. کودکان قدرت تحلیل کمی دارند و حتی زمانی که با همسرتان مشغول مشاجره هستید، آنها به شدت احساس خطر می کنند. در واقع دعوای شما در ذهن کودک به معنای از هم فروپاشی زندگی است و نه یک مشاجره کوتاه مدت بین دو بزرگسال.
هر چیزی را در دعوا بازگو نکنید
هرچند اختلاف و مشاجره در زندگی زناشویی طبیعی است، اما باید این نکته را در نظر گرفت که اجازه مطرح کردن هر مطلبی را در دعوا ندارید. برای مثال بازگو کردن موضوعی است که درگذشته در مورد آن صحبت شده است و آن را با همسرتان حل کردهاید، مجاز نیست. درواقع مطرح کردن چنین مسائلی، احساسات و هیجانات مشاجره را بیشتر میکند و کدورت زوجین را افزایش میدهد. به جهت مدیریت احساسات و هیجانات ، در مشاجرات خود هم مراقب آنچه میگویید و آنچه انجام میدهید باشید. دکتر تامس هریس در کتاب وضعیت آخر ذکر می کند که خاطرات همراه با احساسات ذخیره می شود. این موضوع را تحقیقات متعدد دانشمندان نوروترنسمیتری هم نشان می دهد. این بدان معنی است که وقتی یک خاطره تلخ و یا یک رویداد منفی را از گذشته در میان مشاجره بیان می کنید، در حال بازآوری احساسات منفی و هیجانات خشم آلود هستید و همین موضوع سبب مشاجره شدید تر و مشکلات جدی تر بعدی می شود.
تهدید به قهر یا جدایی نکنید
اختلاف شما با همسرتان قابل فهم است. عصبانیت شما هم تا میزان زیادی قابل پذیرش است. اما آنچه مورد قبول نیست، تهدید به قهر یا طلاق در زمان بروز مشکلات و عصبانیت است.
ازدواج و روابط عاطفی، یک تصمیم دو نفره و جدی است. اینکه بهمحض شروع مشاجره و اختلاف، یکطرفه تصمیم بگیرید و یا تهدید به جدایی و قهر کنید، نشاندهنده نداشتن بلوغ اجتماعی و عاطفی است. اگر بهطور مکرر تهدید به قهر یا طلاق کنید، این تابوها در ذهن خود و همسرتان شکسته میشود و فرآیند چنین رفتاری یعنی بهجای حل مسئله، به سمت جدایی حرکت خواهید کرد.
مشاجره را به خارج از خانه نکشانید
مشکل دیگر در زمان عصبانیت و یا مشاجره، در تماسهای نادرستی است که معمولا زوجین با سایرین میگیرند. برخی از مردان و زنان، بهمحض آنکه عصبانی میشوند، حریم خانه را فراموش کرده و مشکلات ارتباطی خود را به خارج از خانه سوق میدهند. برای نمونه تلفن را برمیدارند و به یکی از اقوام نزدیک زنگ میزنند.
البته همیشه کار به اینجا ختم نمیشود. این تلفنها و واکنشهای نادرست زمینه دخالتهای بعدی در زندگی شخصی زوجین را ایجاد میکند. درواقع مشکلات شما تا زمانی که در حریم خانه قرار دارد، نزد خودتان باقی میماند. اما بهمحض آنکه تعارضات و مشاجرات خود را به اقوام و دوستان کشانید، دخالتهای بیمورد دیگران آغاز میشود. برای مدیریت احساسات و هیجانات سعی کنید در زمان عصبانیت، رفتارتان را به خارج از حریم خانه نکشانید. نه صدایتان از درب منزل بیرون برود و نه مشکلاتتان را به اطلاع همسایگان و اقوام برسانید! در واقع هر اتفاقی که بیافتد، لازم است حریم خانواده را حل کنید. عدم حفظ حریم خانواده و کشیده شدن مشکل به اقوام و آشنایان، به معنای پیچیده تر شدن معضل شما و همسرتان است.
عذرخواهی همسرتان را بپذیرید
هر انسانی ممکن است رفتار اشتباهی از خود نشان دهد یا عصبانی شود. به بیانی دیگر، همانگونه که شما هم رفتارهای اشتباه داشتهاید و یا عصبانی شدهاید، همسرتان هم ممکن است چنین خطایی را انجام دهد. هرچند ممکن است این رفتار و پرخاشگری بارها و بارها تکرار شود، اما اینکه عذرخواهی او را نپذیرید، به معنای ادامه اختلاف و مشکلات بعدی در رابطهتان است. برای مدیریت احساسات و هیجانات سعی کنید همسرتان را ببخشید و به او اجازه دهید که در مورد خطایی که مرتکب شده است، اقدامات جبرانی لازم را انجام دهد. البته این نکته را در نظر داشته باشید که اگر همسرتان بهدفعات طولانی رفتار اشتباهی را تکرار میکند و سپس درصدد عذرخواهی و رفع آن برمیآید، به این معنی است که در حل مشکل خود ناتوان است و نیازمند کمک و همیاری هست. در چنین شرایطی بهتر است در اولین شرایط ممکن از یک متخصص برای رفع مشکل کمک بگیرید.