حریم خصوصی در ازدواج : مشکلات رایج زوجین

حریم خصوصی پس از ازدواج
حریم خصوصی در ازدواج یکی از مهم ترین کارهایی است که زوجین باید اقدام به انجام آن نمایند. اهداف شخصی برای افرادی که ازدواج کرده اند و وارد زندگی مشترک شده اند نیز همچنان وجود دارد و افراد باید آگاهانه، با برنامه ریزی، پس از ازدواج نیز، کماکان در راستای اهداف و آرزو های شخصی خود که از گذشته دنبال می کردند، قدم بر دارند تا بتوانند زندگی پر باری داشته باشند و در جنبه های مختلف زندگی خود پیشرفت کنند.
قربانی بودن بهجای پیشرو بودن
احساس قربانی بودن یا فنا شدن، غالباً در افرادی بروز می کند که تمام توان خود را در زندگی برای دیگران صرف کرده اند. البته احساس قربانی بودن به تربیت کودکی و فرزندپروری نیز باز میگردد. بههرحال، یکی از شکایتهایی که به فراوانی از زوجین میشنویم، به موضوع احساس قربانی بودن و یا فدا شدن باز میگردد. هرچند این موضوع در خانمها بیشتر اتفاق میافتد اما برخی از آقایان نیز با این مشکل مواجه هستند. قربانی بودن یکی از مشکلاتی است که در صورت تعیین نکردن حریم خصوصی در ازدواج اتفاق میافتد.
چنین افرادی احساس میکنند پس از ازدواج، موقعیتهای بسیاری را از دست دادهاند. حتی گاهی بر این عقیده هستند که اگر ازدواج نکرده بودند، به اهداف شخصی و یا موقعیت های خاصی که مد نظرشان است، رسیده بودند. به عنوان مثال میتوانستند تحصیلات تکمیلی کسب کنند و یا به آرزوهای بیشتری دست پیدا نمایند. در مواردی که این احساس عمیقتر باشد، ممکن است فرد دچار ناامیدی، بیانگیزگی، سردمزاجی جنسی، احساس خشم نسبت به همسر و فرزندان، کاهش علاقه به همسر و سردی عاطفی شود. احساس قربانی بودن یکی از دلایل افسردگی است.
حفظ اهداف شخصی پس از تعیین حریم خصوصی در ازدواج

یک پیوند زناشویی سالم و مناسب، ازدواجی است که رشد و شکوفایی بیشتری به همراه داشته باشد و برای زوجین سبب شادی و نشاط روانی و اجتماعی بیشتری گردد. ازدواج نباید منجر به رها کردن اهداف شخصی و آرزوهای فردی شود.
از دلایل رایج احساس منفی پس از ازدواج، دست برداشتن از تلاش و پشتکار است. به بیانی دیگر رها کردن اهداف پس از ازدواج، احساس شکست و افسردگی را بیشتر میکند. البته قابلذکر است که زندگی مشترک زمان و انرژی زیادی میطلبد و این موضوع امری طبیعی است. ممکن است افراد پس از ازدواج، به انجام امور مشترک در زندگی زناشویی مشغول شوند، وقت آنها محدود شود و مسئولیتهای جدیدی را به گردن بگیرند. هرچند تمام این موارد اجتناب ناپذیر است اما لزومی به رها کردن اهداف شخصی پس از ازدواج نیست.
سعی کنید اهداف شخصی خود را دنبال کنید. البته ممکن است به دلیل کمبود زمان و یا مسئولیتهای زندگی زناشویی، زمان کمتری برای اهداف خود صرف کنید؛ اما درواقع آنچه دارای اهمیت است، دنبال کردن اهداف شخصی است، نه زمان رسیدن به آن اهداف.
دنبال کردن اهداف شخصی سبب افزایش انگیزه در زندگی مشترک میشود. همچنین بهتر است پیش از ازدواج اهداف خود را با همسرتان بررسی کنید. ممکن است او به دلیل دید متفاوت فرهنگی با برخی از این اهداف مخالف باشد. برای همین بهتر است پیش از ازدواج، اهداف شخصی خود را به همسرتان ذکر کنید.
تعیین حریم خصوصی در ازدواج : هدف گذاری را بیاموزید
در برخی از مواقع مشکل اینجاست که افراد روش هدفگذاری مناسب را نیاموختهاند. درواقع نمیدانند چه اهدافی باید داشته باشند و یا چگونه اهداف شخصی خود را دنبال کنند. اما بههرحال اگر قصد دارید که در چند سال آینده احساس قربانی بودن و از دست رفتن نداشته باشید، بهتر است هدفگذاری را بیاموزید.

قانون مشخصی در مورد اینکه چه هدفی را تعیین کنید و یا چگونه اهداف شخصی پس از ازدواج خود را دنبال کنید وجود ندارد. اما بهتر است اهدافتان در محورهای مختلفی چون سلامتی، مسائل مالی، اجتماعی، تحصیلی، هنری و از همه مهم تر، اهداف رفتاری و شخصیتی باشد.
با این روش در حال بهبود تمامی جنبههای زندگی خود هستید و یک بُعدی رشد نخواهید کرد. مثلاً یکی از اهداف مرتبط با سلامتی، میتواند اصلاح الگوی تغذیه و یا انجام ورزش باشد. میتوانید یک کار هنری مانند نواختن یک ساز موسیقی را فرا بگیرید و یا در دوره های کوتاه مدت مهارت آموزی شغلی شرکت کنید. همچنین از اهداف رفتاری و شخصیتی غافل نشوید. مثلاً میتوانید اهدافی چون یادگیری روشهای کاهش اضطراب و یا افزایش اعتماد به نفس را در برنامه خود داشته باشید.
تعیین اهداف شخصی پس از ازدواج به صورت واقع بینانه
لازم است اهدافتان را واقعبینانه تعریف کنید. یعنی اهداف شخصی نباید بسیار بزرگ یا بسیار کوچک باشد. اهداف بزرگ و بیشتر از حد توانایی فردی، سبب اضطراب و ناامیدی میشود. همچنین اهداف بسیار کوچک نیز، شوق و علاقه لازم برای تلاش و رسیدن به هدف را از بین میبرد. بنابراین اهدافتان را با توجه به تواناییهای فردی خود مشخص کنید.
برخی از اوقات، تعداد اهداف بیش از حد زیاد است اما ممکن است تمامی آنها منطقی و قابل دستیابی باشد. در این حالت میتوانید اهدافتان را اولویت بندی کنید و در ابتدا به اهداف با اولویت بالاتر بپردازید. سعی کنید هر هفته تعدادی فعالیت مشخص که در راستای رسیدن به اهدافتان قرار دارد، انجام دهید.
وقتی اهدافتان را مینویسید، میتوانید آنها را ببینید، لمس کنید، بخوانید، و در رویای بهدست آوردن آنها غوطهور شوید. همچنین نوشتن اهداف شخصی باعث میشود تا تصمیمات بهتری بگیرید و راحتتر آنها را مدیریت کنید.
نوشتن اهداف شخصی پس از ازدواج به صورت دقیق و مشخص

لازم است اهدافتان را دقیق و مشخص بنویسید. اگر میخواهید درآمد خود را افزایش دهید، دقیقاً بنویسید که چه میزان افزایش درآمد میخواهید. نوشتن اینکه «درآمد بیشتری میخواهم» کافی نیست، باید میزان افزایش درآمد را کامل و دقیق مشخص کنید. وقتی دقیقاً مشخص میکنید به دنبال چه چیزی هستید، راحتتر میتوانید به آن برسید. فراموش نکنید که شما در زندگی مشترک هستید و اهداف شما در چهارچوب خانواده تحقق میپذیرد. اولویت اصلی شما خانواده است. البته به این معنی نیست که تمامی اهداف شخصی تان را تعطیل کنید و در خدمت اعضای خانواده باشید، اما فراموش نکنید که اولویت اصلی، همسر و فرزندانتان هستند.
نوشتن اهداف شخصی در جدول های مختلف
سعی کنید اهداف شخصی خود را در سه جدول متفاوت بنویسید. یک جدول کوتاه مدت و فوری، یک جدول میان مدت یک تا سه ساله، و درنهایت یک جدول بلندمدت بیشتر از سه سال. اهداف خود را با توجه به اولویتهای آنها و زمان لازم برای دسترسی به هرکدام، در یکی از جداول قرار دهید. همچنین لازم است تا تاریخ مشخصشده، اقدامات لازم برای رسیدن به اهدافتان را انجام دهید. فراموش نکنید که تاریخ خاتمه اهداف را در جدول ذکر کنید. به بیانی دیگر برای اهدافتان آخرین تاریخ دستیابی را مشخص کنید. زمان پایانی تاریخی است که تا آن تاریخ به هدف مشخصشده خواهید رسید.
برخی از افراد ممکن است قادر به هدفگذاری مناسب نباشند. این موضوع به دلایل متفاوتی رخ میدهد. یکی از رایجترین دلایل این است که افراد نسبت به تواناییها و خواستههای خود شناخت کافی یا مناسب ندارند. همچنین ممکن است به دلیل مشکلات مرتبط با اعتماد بهنفس و یا عزت نفس، برای اهداف شخصی پس از ازدواج نیاز به کمک داشته باشند. در چنین شرایطی بهتر است برای چک کردن اهداف خود و یا حل مشکلاتی که منجر به عدم توانایی در هدف گذاری میشود، ابتدا ریشه مشکل را برطرف کنید و سپس در پی رفع مشکلات ریشهای در این خصوص باشید.
پس از ازدواج ؛ حریم خصوصی داشته باشید.

حریم خصوصی در رابطه از اصلی ترین مواردی است که در بیشتر روابط بین زوج ها، مورد تحلیل قرار میگیرد. حریم خصوصی در رابطه، مبحثی است که به دلیل آگاهی ناکافی طرفین، ممکن است باعث به وجود آمدن مسائلی در روابط شود و در سمت مقابل، با اطلاع کامل دو طرف یک رابطه، به نزدیک شدن بیشتر و بهبود روابط آن ها تبدیل شود. در صورت دانشتن حریم خصوصی اهداف شخصی پس از ازدواج را میتوانید به راحتی به دست بیاورید.
محلول بودن به جای مخلوط بودن
اگر یادتان باشد، در درس علوم دوران راهنمایی تعریفی از محلول و مخلوط ارائهشده بود. یک محلول، مانند حل کردن شکر در آب، پس از حل شدن، هویت جدیدی به خود میگیرد و جدا کردن شکر از آب بهسختی صورت میپذیرد. درواقع در روش محلول، ما دیگر نه آب داریم و نه شکر. بلکه ماده جدیدی خواهیم داشت که هویت اولیه خود را از دست میدهد. هر چه هست یک آب شیرین است.
اما مخلوط کردن به معنای دیگری است. مخلوط کردن روشی است که در آن دو یا چند ماده مختلف را با یکدیگر ترکیب میکنند. با این تفاوت که در مخلوط کردن، هویت هر ماده به قوت قبل باقی میماند. هرچند در مواردی ممکن است تشخیص مواد اولیه از یکدیگر سخت باشد، اما هویت هر ماده مستقل است. با وجود آنکه در هر دو ترکیب ماده جدیدی شکل میگیرد اما هریک از آنها با یکدیگر تفاوتهای مهمی دارند.
تشخیص این اصل یکی از مهم ترین اصول برای رسیدن به اهداف شخصی پس از ازدواج میباشد.
هویت مستقل و حریم خصوصی در ازدواج

یکی از خطاهای رایج ارتباطی زوجین، محلول شدن است. در زمانی که دو نفر محلول میشوند، درواقع هویت مستقل خود را از دست میدهند. حریم خصوصی در رابطه، در چنین ترکیبی جایی ندارد و نداشتن حریم خصوصی به معنای یک مشکل جدی در رابطه است. برخی از زوجین تصور میکنند که ازدواج به معنی نداشتن حریم خصوصی در رابطه است. این مشکل یکی از دلایل عدم رسیدن به اهداف شخصی پس از ازدواج میباشد.
برخی دیگر از زوجین نیز فکر میکنند که پس از ازدواج باید حریمها و چارچوبهای زیادی تعیین کنند. به بیانی دیگر برخی بسیار محلول میشوند و برخی دیگر بسیار مخلوط! درواقع ازدواج کردن به معنای شریک شدن در زندگی است و نه به معنای حصار کشیدن و به زنجیر بستن دیگری و یا برعکس بیشازحد رها کردن طرف مقابل.
دلیلی برای وجود نداشتن حریم خصوصی در ازدواج وجود ندارد
هر چقدر هم که عاشق همسرتان باشید، دلیلی بر نداشتن حریم خصوصی در رابطه نیست. در واقع اگر به دنبال رابطهای پایدار و سالم هستید، حریمهای خصوصی خود و همسرتان را حفظ کنید.
بهتر است پیش از ازدواج، در مورد حریمهای خود و همسرتان صحبت کنید. بررسی کنید که از دید او چه چیزی جز حریم خصوصی است و چه چیزی جز حریم خصوصی محسوب نمیشود. با اینکار از بروز مشکلات احتمالی در این خصوص پیشگیری خواهید کرد. اما به هر حال، اگر تاکنون اینکار را انجام ندادهاید، بهتر است سریعتر دست بهکار شوید. این کار یکی از راه های تسریع رسیدن به اهداف شخصی پس از ازدواج میباشد.
پس از ازدواج هرکدام از طرفین دوست دارند که یکدیگر را بیشتر بشناسند. به بیانی دیگر همسران سعی در کشف دنیاهای یکدیگر میکنند. اما ممکن است یکی از طرفین به دلیل حساس بودن و یا پیشروی بیش از اندازه همسر، دچار نارضایتی در این رابطه شود. این موضوع خیلی مهم است که هرکدام از طرفین با داشتن همدلی و همفکری، حریم خصوصی در رابطه خود را نیز حفظ کنند. حریم خصوصی در رابطه در اصل همان چارچوبی است که شما برای رابطهتان تعریف میکنید. همان خط قرمزهایی که رعایت کردنش سبب تحکیم رابطه و عدم رعایت آن، سبب مشکلات جدی در رابطه خواهد شد.
از همسرتان هر سؤالی نپرسید

مشکل دیگری که سبب نقض حریم خصوصی در رابطه میشود، پرسیدن سؤالاتی است که دانستن آنها ضرورتی ندارد. درواقع پرسیدن هر سؤالی از همسرتان کار درستی نیست. برخی از سؤالات بهطور غیرمستقیم، حریم خصوصی طرف مقابل را نقض میکند.
این سؤالات فرد را بر سر یک دو راهی غیرمنطقی قرار میدهد. او یا مجبور است پاسخ صحیح موضوع را بدهد که در این صورت حریم خصوصیاش نقض میشود و احساسات منفی زیادی را تجربه میکند؛ و یا مجبور است دروغ بگوید که این هم سبب مشکلات ارتباطی و همینطور احساس منفی خواهد شد. بنابراین سعی کنید همسرتان را بر سر دو راهیهای بی مورد قرار ندهید. ایجاد دوراهی یکی از دلایل عدم رسیدن به اهداف شخصی پس از ازدواج است.
ذکر این نکته ضروری است که حتی در عمیقترین رابطههای عاطفی نیز داشتن چارچوب و حریم خصوصی در رابطه یک موضوع مهم و ضروری است. اینکه حریمهای یک رابطه شامل چه مواردی میشود و یا چقدر ضخامت دارند، برای هر رابطهای و برای هر شخصی متفاوت است. اما رابطه بدون حریم و چارچوب به معنای یک رابطه ناسالم و شکستخورده است.
برای تعیین حریم خصوصی در ازدواج باید چهارچوب ها را حفظ کنید.
حریمها و چارچوبهایی که تعیین مینمایید باید منطقی و انعطافپذیر باشد. منطقی بدین معنا که رفتارهای اشتباه طرفین را نمیتوان بهعنوان چارچوب در نظر گرفت. مثلاً اینکه هر دو طرف با یکدیگر توافق کنند که بهطور مداوم روابط یکدیگر، دوستانشان، موبایل و … را چک کنند. این چارچوبها سالم نیست و در دراز مدت سبب مشکلات جدی در رابطه زوجین میشود. در واقع نباید چک کردن را به معنای داشتن چارچوب در نظر گرفت.
منعطف بودن چارچوبها نیز بسیار حائز اهمیت است. برای رسیدن به اهداف شخصی پس از ازدواج باید چهارچوب های منعطف داشته باشید. این بدان معناست که در شرایط مختلف زمانی و مکانی، لازم است چارچوبهایمان را تعدیل کنیم. این چارچوبها تفاهمهایی است که برای زندگی بهتر ایجاد میشود و نه یک خط مرزی جغرافیایی که انعطاف و جابجایی در آن سبب پیدایش جنگ و اختلافات جدی شود.
در واقع هر چقدر افراد انعطاف کمتر و هوش هیجانی پایینتری داشته باشند، مرزهای سختتر و جدیتری دارند و موارد بیاهمیت بیشتری را جزو حریمهای شخصی دسته بندی میکنند. حتی در برخی مواقع، حریمهای بسیارخُشک نشان دهنده مشکلات روانی و اختلالات شخصیت است!
حریم خصوصی در ازدواج را با پنهانکاری اشتباه نگیرید
باید در نظر داشت که حفظ حریم خصوصی در رابطه با پنهانکاری تداعی نمیشود. پنهان کاری مانع رسیدن شما به اهداف شخصی پس از ازدواج میشود. به این معنا که نمیتوانید با توجیه حفظ حریم خصوصی در رابطه ، مسائل ضروری و مهم زندگیتان را از همسرتان مخفی کنید. یکی از مواردی که معمولاً در این مورد اشتباه گرفته میشود، درآمدها و هزینههای خانواده است. اینکه درآمدتان و یا خرجهایتان را از همسرتان مخفی کنید، به معنی داشتن حریم خصوصی در رابطه نیست.
اگر نمیدانید که از دید همسر شما این موضوع پر اهمیت است یا خیر، بهتر است خودتان را به جای او بگذارید، و احساسات همسرتان را بررسی کنید. آیا دانستن این موضوع برای او اهمیت دارد؟

در مورد حریم خصوصی در رابطه تان با همسرتان صحبت کنید
یکی از روشهایی که به میزان زیادی از سوتفاهمها کم میکند، صحبت کردن مستقیم با همسر است. سعی کنید در زمانی مناسب، با حفظ احترام، به بیان اهمیت حفظ حریم خصوصی بپردازید. توضیح دهید که داشتن حریم خصوصی در رابطه ، نه تنها سبب دور شدن شما و همسرتان نمیشود، بلکه سبب تحکیم رابطه و بهبود ارتباط نیز میگردد. برای او حریمهای خصوصیتان را توضیح دهید و حریمهای شخصی او را نیز بشناسید.
ممکن است در برخی از مواقع، حریمهای طرفین گُنگ و نامفهوم باشد و یا به طور مکرر نقض شود. در این حالت میتوانید حریمهای خصوصی خود و همسرتان را مکتوب کنید. دفتری در مورد رابطه خود با همسرتان داشته باشید و در مورد حریمهای خصوصی یکدیگر بنویسید. با اینکار موفقیت در رعایت حریمهای یکدیگر و همچنین کاهش سوتفاهمها محسوس خواهد بود.
ملاحظه کاری و عدم توانایی نه گفتن
ملاحظهکاری بیش از حد و یا عدم توانایی در نه گفتن، یکی دیگر از مشکلات در نقض حریمهای شخصی است. شکی نیست که یکی از مهمترین ویژگیهای خانواده سالم و مناسب، داشتن حس گذشت و فداکاری میان افراد خانواده است. اما گاهی از اوقات این گذشت و فداکاری نه به دلایل منطقی، بلکه به دلیل عدم توانایی نه گفتن و یا داشتن مشکلاتی در تفکر صورت میگیرد.
فرد با گذشت و فداکار، با خواست قلبی و میل خود از برخی موضوعات عبور میکند و احساس خوشایندی را نیز تجربه مینماید. اما وقتی فرد توانایی نه گفتن را نداشته باشد و یا بیش از حد ملاحظه کاری به خرج دهد، در واقع خود و احساسات خود را سرکوب میکند. در این حالت نه تنها احساس مناسبی را تجربه نمیکند، بلکه ممکن است در رابطه خود با همسرش دچار خودخوری و احساسات منفی گردد. بنابراین سعی کنید در رابطه، گذشت و فداکاری داشته باشید اما خود را خط نزنید. فراموش نکنید که زندگی زناشویی، جایگاه براورده کردن نیازهای جسمی و روانی است، نه سرکوب خواستهها، امیال و نیازها.
نوشته از ” امیر شیرین زاده ” بخشی از کتاب ” مشکلات رایج زوجین “